"اعصاب نداری؟ خوب حالا که چی؟!"

تاحالا مطمینم که حتما برات پیش اومده که نشستی توی خونت ، محل کارت ، توی اتاقت یا حالا هر مکانی که متعلق به تو هست ؛ و حس میکنی از نفس کشیدن هم خسته ای!

ازون روزا که از ته دلت میخوای همه چیز خوب شه اما رسم دنیا طور دیگه ای داره روزاتو پیش میبره.. از همون روزا که دلت شکسته ، کم آوردی ، خسته ای، ذهنت داره میترکه از فکر و خیالایی که همشونم زشتن .. از همون روزا...

اولا که اشکالی نداره آدم ازون روزا هم داشته باشه . زندکی همینه اصلا! چرا همش میخوایم وانمود کنیم که ما همش خوشحالیم؟ مگه مغزمون تکون خورده یا کلا شیرین میزنیم؟! ... اشکالی نداره روزای بد هم باشند.. اصن اگه بخوایم ازون حرف کلیشه ای ها بزنیم هم حتی میرسیم به اینکه : انسان با گریه به دنیا میاد و این حرفا...

اما بعد از قبول کردن شرایط میتونیم کارایی کنیم که هر چقدر در لحظه ممکنه بی معنی و لوس جلوه کنند اما در کل حال روحیمون خیلی تاثیز میذارن. امروز میخوام راجع به کارایی که با کلی صحیح و خطا کردن و تو دیوار رفتن یاد گرفتم و بعضا از کتابها و مقاله ها کش رفتم باهاتون حرف بزنم؛ راجع به کارایی که میتونیم برا خودمون توی فضای شخصی خودمون انجام بدیم تا آرومتر شیم. این روشها برای درس خوندن، نوشتن، کار روی پروژه ها و تحقیقات و هنر و کلا هر چیزی که نیاز به تمرکز و خلاقیت ما داشته باشه خیلی مفیده.

چیدمان فیزیکی محیط:

از گل و گیاههای مورد علاقتون استفاده کنید – باورت میشه من اصلا هیچی از گل و گیاه نمیدونستم قبل از اینکه بیام کانادا؟ من همیشه مامانم و بابام سر کار بودن و خیلی شلوغ، برای همین کسی نبود زیاد به گل و گیاه برسه و برای همین گل و گیاه نداشتیم. فقط من دوتا کاکتوس داشتم 1-2 سال قبل اینکه بیام کانادا، که اولش خوشگل و کوچیک بودن اما بعدش یهو خیلی زشت و دراز شدن و آخر هم رسیدن به خاله ام. نمیدونم هنوز زنده ان یا نه اما اونا تنها تجربه ی من از گیاه داشتن در خانه بودن. تا اینکه رفتیم کانادا و من دیدم مردم توی آپارتمانا زمستون و تابستون بیرون و داخل چقدررررر به گل و گیاه داشتن اهمیت میدن. تابستونا بالکنهای خونه ها پر بود از گل و گیاهای رنگارنگ و زمستونا هم خونه ها از پشت پنچره ها میشد ببینی که پر از سبزی و قشنگین..

یادمه اولین گلی که برا خونه ی دانشجوییم گرفتم برا عید سال 2014 بود. یه گل نقلی و صورتی که کلی برام عشق آورد. از همونجا بود که تصمیم گرفتم امتحان کنم گیاه داشتن رو و اوه مای گاد! چقدر دوست داشتم! ببین من اصلا نمیدونستم که میتونم یه گیاه رو زنده نگه دارم اما الان تفریبا هر جای خونم که نگاه کنی پر از گیاه و گله! نیاز نیست منتظر باشیم تا "اون خونه ی رویایی و بزرگ" رو داشته باشیم تا بتونیم باغچه و گلخونه داشته باشیم! میتونیم از یه گوشه ی کوچیک توی اتاق خوابمون شروع کنیم .. علم ثابت کرده که وجود گل و گیاه در محل کار و استراحت و زندگی باعث کم شدن استرس، بهتر شدن کیفیت هوای تنفس شده و حتی کیفیت خواب ما میشه! پس نترس! حتی اگه دو تا گیاه رو هم کشتی عیب نداره! یاد میگیری ازشون مواظبت کنی! فضاتو با گل و گیاه هم خوشگل کن هم کم استرس!

فضا رو جمع و جور و مرتب نگه دار – من مامانت نیستم که با جارو برقی ساعت 8 صبح جمعه بیام با فحش تو اتاقت هه هه! اما باااااور کن وقتی که میز و تخت و اتاق و خونه مرتب باشه ، ذهنت هم مرتب و آرومتره و بازدهی کارت هم بیشتره. معمولا کسایی که وسواس دارند، استرس و اضطراب دارند و کلا یه جوری حال روحیشون خوب نیست، اتاق و زندگی آشفته ای هم دارند. پس به هم وصله! سعی کن هر چقدررررر هم که سخت، تختت رو مرتب کنی.. ظرفا رو جمع کنی و خونه رو مرتب نگه داری. میز کارت رو خالی و مرتب نگه دار.. اینطوری توی طولانی مدت میبینی که بازدهیت هم بیشتره..

از رنگهای مورد علاقت استفاده کن – ایران رو نمیدونم اما اینجا خیلی دیدم که کارمندای ادارات میز و اتاقاشونو اجق وجق یهو دکور میکنن! برام حتی یجور شک فرهنگی هم بود .. اون صدای ایرانی قضاوت کن بی ادب ذهنم میگفت : " خرس گنده خجالت نمیکشه دور میزشو رنگی رنگی چیده عروسک گذاشته؟" ..

اما چیزی نگذشت که خودم هم خرس گنده ی درونم اومد بیرون! چرا که فهمیدم رنگها و طرحهایی که دوست داریم رو اگه بیشتر در طراحی و چیدمان اتاق، میز کار یا حتی خونمون بکار ببریم خوشحال تریم... پس ول کن هر چی صغری و کبری میگن! خودتو عشقه! اونا حرف میزنن به هر حال پس خونه و زندگیتو بر اساس علایق خودت بچین و ببین چقدررررر توی روحیت تاثیر داره

چیدمان روانی محیط:

موزیکهای آروم و بی کلام گوش کن – مثل توی رستوران یا کافی شاپ چسان فیسان! هرچقدر هم مسخره باشه برای سلیقه ی موسیقیت، اگه حالت خوش نیست و ازون روزاس امروز، سعی کن به جا موزیکای سر و صدا دار و انرژی هوا کن موزیکای آروم و حل شونده در محیط گوش کنی. همین باعث میشه انرژیهای نه چندان خوبت هم در محیط و هوا و فضا حل بشن و از شدتشون کم شه.. باید امتحان کنی تا بفهمی چی مگم! من خودم ازونا بودم که این موسیقیا رو مسخره میکردم اما وقتی دیدم چقدر به آروم و نرم شدن محیط اطرافم بهتر کمک میکنه دیگه هرروز موزیک توی خونه ام همیناست..

کم کردن صداهای هیجان بر انگیز در محیط زندگی – اکثر ماها در شهرهای شلوغ پلوغ زندگی میکنیم و زندگیمون از صبح پر شده ازصداهای بوق و ساختمون سازی و ماشین و ترافیک و زنگ تلفن و داد زدن آدما تو شهر (بعضی جاها) و صدای لپ تاپ و زنگ فر و زنگ دم در و غیره و غیره... تمامی اینا حتی اگه آزاری ازشون نبینی آلودگی های صوتی هستند و علم ثابت کرده که وقتی ما شرایط روحی شکننده داریم میتونن روی اعصابمون اثر مخرب بذارن. در حالی که باید قبول کنیم ما همه ی عوامل بیرونی رو نمیتونیم و نباید کنترل کنیم، میتونیم عوامل شخصی و درونی رو تا جایی که میشه کنترل کنیم تا آلودگی صوتی رو به حداقل برسونیم واسه خودمون مخصوصا اگر یکی از اون روزاست..

زنگ تلفن خونه رو ببند یا صداشو کم کن

زنگ موبالیتو ببند یا صداشو کم کن

صدای تلویزیون و لپ تاپ و هرگونه وسیله ی برقی توی خونه رو کم کن که خط خطی نشی وقتی صدا میده!

به سکوت خودتو عادت بده که در سکوت مغز اجازه پیدا میکنه نفس بکشه

یوگا و مدیتیشن – شاید در مورد قبل با خودت گفتی من وقتی حالم بده نمیخوام مغزم نفس بکشه چون تمرکز میکنه به فکر کردن به بدیها... اگه اینطوریه تو تنها نیستی! بدون که وقتی تمرین سکوت میکنی میتونی از کلاسها یا اپ ها یا هزاران برنامه ی رایگان موجود روی یوتوب استفاده کنی برای یادگرفتن یوگا و مدیتیشن. اینجوری هم مغزت نفس میکشه هم وقت نداره به چیزای بد فکر کنه..

یادمه اوایلی که کلاسای یوگا و مدیتیشن میرفتم وقتی همه داشتند مراقبه میکردند من داشتم از حرص میمردم. چشمام بسته بود اما همش مغرم داشت بهم میگفت: "این خیلی مسخرس" " چرا اینا ریلکسن و تو حتی نمیتونی تمرکز کنی مثلا چشاتو ببندی" " اینا خلن؟ تو خلی؟ چرا تو مثل بقیه نمیتونی بشینی" " آخ سرم میخاره" " شام چیه؟" " چقدر پول دادم واسه این کلاس مسخره" و ...

اما بااااور کن با چسبیدن به برنامه ی کلاس رفته و رفته یاد گرفتم و مغزم یاد گرفت که در لحظه سکون داشتن یعنی چی...

و امتحان کردن اینها هم ضرری نداره:

شمع های ارگانیک و بدون بو؛ یا با بوهای 100% طبیعی – مواظب باش که شمعهای عطری رو تا جایی که میشه نگیری چون استفاده ی بیش از حد ازشون سرطانزاست و برای ریه خوب نیست. به جاش برای لطیفتر کردن محیط از شمعهایی که ارگانیک هستند و گاز سمی تولید نمیکنند استفاده کن. این پایین چند مدلشو برات پیدا کردم که خودم هم استفاده میکنم. میتونی بزنی روشون و توی آمازون بخریشون:

نور محیط رو تا جایی که میشه لطیف نگه دار که انرژی روانیتو بالانس کنه. این پایین نورایی رو که از آمازون گرفتم برا خودم برات گذاشتم:

چایی های گیاهی و آرامبخش رو مثل بابونه و نعنا و اسطخودوس فراموش نکن. البته اگر از لحاظ سلامتی محدودیتهایی داری یا قرصهای خاص مصرف میکنی قبل از استقاده از چایی ها با دکترت مشورت کن

ویتامیت دی رو فراموش نکن. منشا خیلی از بیماریهای روحی کمبود ویتامین دی هست پس حتما با پزشکت مشورت کن و ببین آیا میتونی به عنوان مکمل از این ویتامین توی روزمره ات استفاده کنی؟

و اینکه در آخر بهش زمان بده ؛ هیچی توی دنیا پایدار و همیشگی نیست، چه خوشی چه ناخوشی. باشد که روزهای شادت بیش باد!!!